سلام
اين آخرين بازمانده از نسل 84- هاي سرزمين شمالي است، كه با شما صحبت ميكند. وقتي مجيد هم خداحافظي كرد و رفت، رفتم تو فكر... آخه ديگه تنها شدم. تنهاي تنها كه نه!!!!!! چون دور و برم هستن بچه هايي كه اصلا نميزارن، تنهايي جرات پيدا كنه اين ورا آفتابي شه.
ولي يه چيز ديگه هم هست، داريم بزرگ ميشيم. اونم با چه سرعتي. نمي دونم چه حكايتيه، بچه كه بوديم دوست داشتيم زودتر بزرگ شيم و الان دوست داريم از بند اين مسئوليت ها فرار كنيم. ولي بايد با چرخ زمونه بگرديم.
وضعيت هم كه به قول دوستان حسابي آن-استيبل (ناپايدار) شده اصلا نميشه حرف زد. سريع وضعيت قرمز ميشه.
اين ديگه چه عذابي بود: وضعيت كارت: نامعتبر
- يعني چي؟؟
- يعني اينكه جمع كنيد بريد ديگه خستمون كردين!!!
- به خدا خودمون هم خسته شديم. ولي نمي شه ديگه.
هر چي خدا بخواد همون ميشه.
عيدتون هم مبارك.
کارگزاری امورنفت وپتروشیمی در خاورمیانه ...
ما را در سایت کارگزاری امورنفت وپتروشیمی در خاورمیانه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : حمید نبی زاده parseh بازدید : 402 تاريخ : ساعت: 8:24 PM